لغت
یادگیری افعال – فرانسوی
résoudre
Le détective résout l’affaire.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
rater
Il a raté l’occasion de marquer un but.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
consommer
Elle consomme un morceau de gâteau.
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف میکند.
composer
Elle a décroché le téléphone et composé le numéro.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
critiquer
Le patron critique l’employé.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.
voter
Les électeurs votent aujourd’hui pour leur avenir.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.
accepter
Certaines personnes ne veulent pas accepter la vérité.
قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.
régler
Tu dois régler l’horloge.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
produire
On peut produire à moindre coût avec des robots.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.
finir
J’ai fini la pomme.
خوردن
من سیب را خوردهام.
ramasser
Elle ramasse quelque chose par terre.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.