لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

achar difícil
Ambos acham difícil dizer adeus.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

avaliar
Ele avalia o desempenho da empresa.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

existir
Dinossauros não existem mais hoje.
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

persuadir
Ela frequentemente tem que persuadir sua filha a comer.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

receber
Ele recebeu um aumento de seu chefe.
دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

entender
Não se pode entender tudo sobre computadores.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

beber
Ela bebe chá.
نوشیدن
او چای مینوشد.

suportar
Ela mal consegue suportar a dor!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

inserir
Por favor, insira o código agora.
وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.

morrer
Muitas pessoas morrem em filmes.
مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.
