لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

excluir
O grupo o exclui.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

conhecer
Ela conhece muitos livros quase de cor.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

tomar café da manhã
Preferimos tomar café da manhã na cama.
صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.

correr em direção
A menina corre em direção à sua mãe.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

subir
Ela está subindo as escadas.
بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

concordar
Os vizinhos não conseguiram concordar sobre a cor.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

jogar fora
Ele pisa em uma casca de banana jogada fora.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

terminar
Nossa filha acaba de terminar a universidade.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

dar
O pai quer dar algum dinheiro extra ao filho.
دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

queimar
Você não deveria queimar dinheiro.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

queimar
Ele queimou um fósforo.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
