لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)
defender
Os dois amigos sempre querem se defender.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.
voltar-se
Eles se voltam um para o outro.
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.
confiar
Todos nós confiamos uns nos outros.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
pagar
Ela paga online com um cartão de crédito.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت میکند.
resolver
Ele tenta em vão resolver um problema.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.
endossar
Nós endossamos de bom grado sua ideia.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.
deixar
Ela deixa sua pipa voar.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.
encontrar
Ele encontrou sua porta aberta.
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.
queimar
Ele queimou um fósforo.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
deixar entrar
Nunca se deve deixar estranhos entrar.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.
caminhar
Ele gosta de caminhar na floresta.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.