لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

pay attention
One must pay attention to the road signs.
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.

start
School is just starting for the kids.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

complete
He completes his jogging route every day.
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.

produce
One can produce more cheaply with robots.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

accept
Some people don’t want to accept the truth.
قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

bring up
How many times do I have to bring up this argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

pick
She picked an apple.
چیدن
او یک سیب چید.

come out
What comes out of the egg?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

pass by
The two pass by each other.
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

sort
He likes sorting his stamps.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

marry
Minors are not allowed to be married.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.
