لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

push
The car stopped and had to be pushed.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

bring by
The pizza delivery guy brings the pizza by.
تحویل دادن
پیک پیتزا پیتزا را تحویل میدهد.

prepare
They prepare a delicious meal.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.

solve
He tries in vain to solve a problem.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

show
He shows his child the world.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

come to you
Luck is coming to you.
نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.

work
Are your tablets working yet?
کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

save
My children have saved their own money.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

hang up
In winter, they hang up a birdhouse.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

take off
The airplane is taking off.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

stand up for
The two friends always want to stand up for each other.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.
