لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

call up
The teacher calls up the student.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

jump up
The child jumps up.
پریدن بلند
کودک بلند میپرد.

compare
They compare their figures.
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه میکنند.

change
The light changed to green.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

set
You have to set the clock.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

rent out
He is renting out his house.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

beat
He beat his opponent in tennis.
زدن
او در تنیس حریف خود را زد.

park
The cars are parked in the underground garage.
پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

enter
The subway has just entered the station.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.

lead
He enjoys leading a team.
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت میبرد.

ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.
