لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

work for
He worked hard for his good grades.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

hang up
In winter, they hang up a birdhouse.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

take apart
Our son takes everything apart!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!

go bankrupt
The business will probably go bankrupt soon.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

pick out
She picks out a new pair of sunglasses.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.

accept
I can’t change that, I have to accept it.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

work
Are your tablets working yet?
کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

paint
The car is being painted blue.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

save
The doctors were able to save his life.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
