لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

must
He must get off here.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.

start running
The athlete is about to start running.
دویدن
ورزشکار در حال آمادهشدن برای دویدن است.

cover
She covers her face.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

miss
He missed the chance for a goal.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

read
I can’t read without glasses.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

endure
She can hardly endure the pain!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

represent
Lawyers represent their clients in court.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

import
Many goods are imported from other countries.
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.

let through
Should refugees be let through at the borders?
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

look up
What you don’t know, you have to look up.
جستجو کردن
آنچه را نمیدانی، باید جستجو کنی.
