لغت
یادگیری افعال – استونيايی

tagasi võtma
Seade on vigane; jaemüüja peab selle tagasi võtma.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

teenima
Koerad tahavad oma omanikke teenida.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

valima
Õige valiku tegemine on raske.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

üles ehitama
Nad on palju koos üles ehitanud.
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

hävitama
Tornaado hävitab palju maju.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

küsima
Ta küsis teed.
پرسیدن
او راه را پرسید.

alla vaatama
Aknast sain ma rannale alla vaadata.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.

treenima
Koera treenib tema.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

valima
Ta valib uued päikeseprillid.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.

tooma
Koer toob palli veest.
آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

kandma
Nad kannavad oma lapsi seljas.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.
