لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

dormir até tarde
Eles querem, finalmente, dormir até tarde por uma noite.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

dever
Ele deve descer aqui.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.

achar difícil
Ambos acham difícil dizer adeus.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

danificar
Dois carros foram danificados no acidente.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

deixar sem palavras
A surpresa a deixou sem palavras.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

sair
Ela sai do carro.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.

remover
O artesão removeu os antigos azulejos.
برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

viver
Eles vivem em um apartamento compartilhado.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

perder-se
Minha chave se perdeu hoje!
گم شدن
کلید من امروز گم شده!

enriquecer
Temperos enriquecem nossa comida.
غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.

melhorar
Ela quer melhorar sua figura.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
