لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

read
I can’t read without glasses.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

serve
The chef is serving us himself today.
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت میکند.

imagine
She imagines something new every day.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

chat
They chat with each other.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

talk badly
The classmates talk badly about her.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

pass
The medieval period has passed.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.

look down
She looks down into the valley.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

run
She runs every morning on the beach.
دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

damage
Two cars were damaged in the accident.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

search
The burglar searches the house.
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو میکند.

ride along
May I ride along with you?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
