لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

look around
She looked back at me and smiled.
نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.

vote
The voters are voting on their future today.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

agree
The neighbors couldn’t agree on the color.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

help
The firefighters quickly helped.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

jump over
The athlete must jump over the obstacle.
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.

translate
He can translate between six languages.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

stand up for
The two friends always want to stand up for each other.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.

pick up
We have to pick up all the apples.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

enjoy
She enjoys life.
لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

drive away
She drives away in her car.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

dare
I don’t dare to jump into the water.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
