لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

call
The boy calls as loud as he can.
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد میزند.

teach
She teaches her child to swim.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

call
The girl is calling her friend.
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

expect
My sister is expecting a child.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

deliver
My dog delivered a dove to me.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.

hope for
I’m hoping for luck in the game.
امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.

press
He presses the button.
فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

cover
She covers her face.
پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

enrich
Spices enrich our food.
غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.

move out
The neighbor is moving out.
خارج شدن
همسایه خارج میشود.
