لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
avoid
He needs to avoid nuts.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.
check
He checks who lives there.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.
need
I’m thirsty, I need water!
نیاز داشتن
من تشنهام، نیاز به آب دارم!
eat up
I have eaten up the apple.
خوردن
من سیب را خوردهام.
find difficult
Both find it hard to say goodbye.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.
report
She reports the scandal to her friend.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.
build
When was the Great Wall of China built?
ساخته شدن
دیوار چین کی ساخته شده است؟
run towards
The girl runs towards her mother.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.
happen
An accident has happened here.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
be eliminated
Many positions will soon be eliminated in this company.
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
monitor
Everything is monitored here by cameras.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.