لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

demitir
O chefe o demitiu.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

deixar passar
Deveriam os refugiados serem deixados passar nas fronteiras?
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

casar
Menores de idade não são permitidos se casar.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

gastar
Ela gastou todo o seu dinheiro.
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.

afastar
Um cisne afasta o outro.
دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

compartilhar
Precisamos aprender a compartilhar nossa riqueza.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

casar
O casal acabou de se casar.
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.

imitar
A criança imita um avião.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

descartar
Estes pneus de borracha velhos devem ser descartados separadamente.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

preparar
Eles preparam uma deliciosa refeição.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.
