لغت
یادگیری افعال – لهستانی

handlować
Ludzie handlują używanymi meblami.
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.

musieć iść
Pilnie potrzebuję wakacji; muszę iść!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

zawierać
Ryby, ser i mleko zawierają dużo białka.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

przyzwyczaić się
Dzieci muszą się przyzwyczaić do mycia zębów.
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

spotkać się
Pierwszy raz spotkali się w internecie.
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

wierzyć
Wielu ludzi wierzy w Boga.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

dać
Ojciec chce dać synowi trochę dodatkowych pieniędzy.
دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

poruszać
Ile razy mam poruszyć ten argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

liczyć
Ona liczy monety.
شمردن
او سکهها را میشمارد.

robić postępy
Ślimaki robią tylko wolne postępy.
پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

pływać
Regularnie pływa.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.
