لغت
یادگیری افعال – لهستانی

znać
Ona zna wiele książek niemal na pamięć.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

naciskać
On naciska przycisk.
فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

palić
On pali fajkę.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

przybywać
Samolot przybył na czas.
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

dogadywać się
Skończcie kłócić się i w końcu dogadujcie się!
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

rozumieć
Nie mogę cię zrozumieć!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

podróżować
On lubi podróżować i widział wiele krajów.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.

rzucać
On rzuca piłką do kosza.
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.

marnować
Energi nie powinno się marnować.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

zgubić się
W lesie łatwo się zgubić.
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

dodawać
Ona dodaje trochę mleka do kawy.
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه میکند.
