لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

belaste
Kontorarbejde belaster hende meget.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

bruge penge
Vi skal bruge mange penge på reparationer.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

klare sig
Hun skal klare sig med lidt penge.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

tro
Mange mennesker tror på Gud.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

tage sig af
Vores pedel tager sig af snerydningen.
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

stole på
Vi stoler alle på hinanden.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

male
Jeg har malet et smukt billede til dig!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

dække
Barnet dækker sine ører.
پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.

hade
De to drenge hader hinanden.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

chatte
Eleverne bør ikke chatte i timen.
گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

forestille sig
Hun forestiller sig noget nyt hver dag.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.
