لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

beordre
Han beordrer sin hund.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

undervise
Han underviser i geografi.
آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

passere
De to passerer hinanden.
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

sende
Varerne bliver sendt til mig i en pakke.
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

gentage
Kan du gentage det?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

skubbe
De skubber manden i vandet.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

skrive overalt
Kunstnerne har skrevet over hele væggen.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

efterligne
Barnet efterligner et fly.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

behøve
Du behøver en donkraft for at skifte et dæk.
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

finde tilbage
Jeg kan ikke finde tilbage.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

levere
Han leverer pizzaer til hjem.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.
