لغت
یادگیری افعال – هلندی

kussen
Hij kust de baby.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

luisteren
Hij luistert graag naar de buik van zijn zwangere vrouw.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

out-of-the-box denken
Om succesvol te zijn, moet je soms out-of-the-box denken.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.

verkennen
Mensen willen Mars verkennen.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

mengen
Je kunt een gezonde salade met groenten mengen.
مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.

straffen
Ze strafte haar dochter.
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.

schilderen
De auto wordt blauw geschilderd.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

drinken
De koeien drinken water uit de rivier.
نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

bedekken
De waterlelies bedekken het water.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

horen
Ik kan je niet horen!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

delen
We moeten leren onze rijkdom te delen.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
