لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

danse
De danser en tango forelsket.
رقصیدن
آنها با عشق یک تانگو را میرقصند.

producere
Man kan producere billigere med robotter.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

indstille
Du skal indstille uret.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

finde tilbage
Jeg kan ikke finde tilbage.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

styrke
Gymnastik styrker musklerne.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

afgå
Vores feriegæster afgik i går.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

spise
Hønsene spiser kornet.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

ankomme
Mange mennesker ankommer med autocamper på ferie.
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیدهاند.

bringe op
Hvor mange gange skal jeg bringe dette argument op?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

skifte
Bilmekanikeren skifter dæk.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.

tørre
Jeg tør ikke springe i vandet.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
