لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

run out
She runs out with the new shoes.
بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

practice
The woman practices yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

get by
She has to get by with little money.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

increase
The company has increased its revenue.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.

follow
My dog follows me when I jog.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

get lost
It’s easy to get lost in the woods.
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

pick up
We have to pick up all the apples.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

like
She likes chocolate more than vegetables.
دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

prove
He wants to prove a mathematical formula.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

check
He checks who lives there.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

guarantee
Insurance guarantees protection in case of accidents.
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.
