لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

want to leave
She wants to leave her hotel.
خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

write all over
The artists have written all over the entire wall.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

connect
This bridge connects two neighborhoods.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

endorse
We gladly endorse your idea.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.

drink
She drinks tea.
نوشیدن
او چای مینوشد.

park
The cars are parked in the underground garage.
پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

accept
Some people don’t want to accept the truth.
قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

stand up for
The two friends always want to stand up for each other.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.

ride
Kids like to ride bikes or scooters.
سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

agree
The neighbors couldn’t agree on the color.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

leave speechless
The surprise leaves her speechless.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.
