لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

cms/verbs-webp/122398994.webp
kill
Be careful, you can kill someone with that axe!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر می‌توانید کسی را بکشید!
cms/verbs-webp/62788402.webp
endorse
We gladly endorse your idea.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید می‌کنیم.
cms/verbs-webp/120128475.webp
think
She always has to think about him.
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/120700359.webp
kill
The snake killed the mouse.
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/115286036.webp
ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
cms/verbs-webp/75508285.webp
look forward
Children always look forward to snow.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/123648488.webp
stop by
The doctors stop by the patient every day.
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
cms/verbs-webp/112290815.webp
solve
He tries in vain to solve a problem.
حل کردن
او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.
cms/verbs-webp/115224969.webp
forgive
I forgive him his debts.
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
cms/verbs-webp/90539620.webp
pass
Time sometimes passes slowly.
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/52919833.webp
go around
You have to go around this tree.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
cms/verbs-webp/115267617.webp
dare
They dared to jump out of the airplane.
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.