لغت
یادگیری افعال – نروژی
sparke
De liker å sparke, men bare i bordfotball.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.
velge
Det er vanskelig å velge den rette.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.
fremme
Vi må fremme alternativer til biltrafikk.
تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.
følge
Min kjæreste liker å følge meg når jeg handler.
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
øke
Selskapet har økt inntektene sine.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.
føle
Han føler seg ofte alene.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.
overvåke
Alt overvåkes her av kameraer.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
vente
Hun venter på bussen.
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.
reise
Han liker å reise og har sett mange land.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
transportere
Vi transporterer syklene på biltaket.
حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.
brenne
Kjøttet må ikke brenne på grillen.
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.