لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

pokupiti
Dijete se pokupi iz vrtića.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

vikati
Ako želiš biti čuo, moraš glasno vikati svoju poruku.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

vratiti se
Otac se vratio iz rata.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

pobjeći
Naš sin je želio pobjeći od kuće.
فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

iskočiti
Riba iskače iz vode.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

stati na
Ne mogu stati na tlo s ovom nogom.
روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

lagati
Ponekad u nuždi morate lagati.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

istraživati
Astronauti žele istraživati svemir.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

navratiti
Ljekari svakodnevno navraćaju pacijentu.
سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.

razmišljati izvan okvira
Da bi bio uspješan, ponekad moraš razmišljati izvan okvira.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.

uzrujati se
Ona se uzrujava jer on uvijek hrče.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.
