لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

olhar para baixo
Ela olha para o vale abaixo.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

pintar
Ele está pintando a parede de branco.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

estar de pé
O alpinista está no pico.
ایستادن
کوهنوردی روی قله ایستاده است.

tributar
As empresas são tributadas de várias maneiras.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

representar
Advogados representam seus clientes no tribunal.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

casar
O casal acabou de se casar.
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.

anotar
Os alunos anotam tudo o que o professor diz.
یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

sair
O que sai do ovo?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

ficar em frente
Lá está o castelo - fica bem em frente!
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

ouvir
Não consigo ouvir você!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

cortar
O tecido está sendo cortado no tamanho certo.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.
