لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

deixar entrar
Estava nevando lá fora e nós os deixamos entrar.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

cortar
Para a salada, você tem que cortar o pepino.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.

buscar
A criança é buscada no jardim de infância.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

explicar
Ela explica a ele como o dispositivo funciona.
توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

pintar
Ela pintou suas mãos.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

comer
O que queremos comer hoje?
خوردن
امروز چه میخواهیم بخوریم؟

decolar
Infelizmente, o avião dela decolou sem ela.
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

fugir
Todos fugiram do fogo.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.

restringir
O comércio deve ser restringido?
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟

encontrar
Às vezes eles se encontram na escada.
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

permitir
Não se deve permitir a depressão.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.
