لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

underline
He underlined his statement.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

burn down
The fire will burn down a lot of the forest.
سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.

want to leave
She wants to leave her hotel.
خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

go bankrupt
The business will probably go bankrupt soon.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

exist
Dinosaurs no longer exist today.
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

leave
Tourists leave the beach at noon.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

remove
The excavator is removing the soil.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

burn
He burned a match.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

check
He checks who lives there.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

speak
He speaks to his audience.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.
