لغت
یادگیری افعال – دانمارکی
klippe ud
Figurerne skal klippes ud.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.
gå ned
Han går ned af trapperne.
پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.
løbe væk
Vores kat løb væk.
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
diskutere
De diskuterer deres planer.
بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.
begejstre
Landskabet begejstrede ham.
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
nyde
Hun nyder livet.
لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.
tale
Han taler til sit publikum.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.
kigge forbi
Lægerne kigger forbi patienten hver dag.
سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.
invitere
Vi inviterer dig til vores nytårsfest.
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت میکنیم.
samle op
Vi skal samle alle æblerne op.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.
male
Bilen males blå.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.