لغت
یادگیری افعال – نروژی
glede
Målet gleder de tyske fotballfansene.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
representere
Advokater representerer klientene sine i retten.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.
sende
Jeg sendte deg en melding.
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
vise
Jeg kan vise et visum i passet mitt.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.
våkne
Han har nettopp våknet.
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
løse
Detektiven løser saken.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
passere
Middelalderen har passert.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
vise tilbakeholdenhet
Jeg kan ikke bruke for mye penger; jeg må vise tilbakeholdenhet.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
prate
De prater med hverandre.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.
forsvare
De to vennene vil alltid forsvare hverandre.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.
dekke
Vannliljene dekker vannet.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.