لغت
یادگیری افعال – لهستانی

prowadzić
Kowboje prowadzą bydło konno.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

brzmieć
Jej głos brzmi fantastycznie.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

zgadywać
Musisz zgadnąć kim jestem!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

zwisać
Sopelki zwisają z dachu.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

kłamać
On często kłamie, gdy chce coś sprzedać.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

pozwolić
Ona pozwala latać swojemu latawcu.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

leżeć
Tam jest zamek - leży dokładnie naprzeciwko!
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

wydawać pieniądze
Musimy wydać dużo pieniędzy na naprawy.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

zwisać
Hamak zwisa z sufitu.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

upraszczać
Trzeba upraszczać skomplikowane rzeczy dla dzieci.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

wygłosić przemówienie
Polityk wygłasza przemówienie przed wieloma studentami.
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.
