لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

lukke ind
Det sneede udenfor, og vi lukkede dem ind.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

beskrive
Hvordan kan man beskrive farver?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

indstille
Du skal indstille uret.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

trykke
Han trykker på knappen.
فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

rasle
Bladene rasler under mine fødder.
خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

tillade
Faderen tillod ham ikke at bruge sin computer.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

straffe
Hun straffede sin datter.
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.

forvente
Min søster forventer et barn.
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

gå op
Han går op af trapperne.
بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.

undgå
Han skal undgå nødder.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

vise
Jeg kan vise et visum i mit pas.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.
