لغت
یادگیری افعال – اسلواکی

obnoviť
Maliar chce obnoviť farbu steny.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

závisieť
Je slepý a závisí na vonkajšej pomoci.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

zvyknúť si
Deti si musia zvyknúť čistiť si zuby.
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

preložiť
Vie preložiť medzi šiestimi jazykmi.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

otvoriť
Môžeš mi, prosím, otvoriť túto plechovku?
باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

vydávať
Vydavateľ vydal mnoho kníh.
منتشر کردن
ناشر کتابهای زیادی را منتشر کرده است.

jazdiť
Autá jazdia v kruhu.
چرخیدن
اتومبیلها در یک دایره میچرخند.

oženiť sa
Mladiství sa nesmú oženiť.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

maľovať
Auto sa maľuje na modro.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

stretnúť
Prvýkrát sa stretli na internete.
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

zastaviť sa
Lekári sa každý deň zastavujú u pacienta.
سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.
