لغت
یادگیری افعال – کاتالان

oferir
Què m’ofereixes pel meu peix?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

reparar
Ell volia reparar el cable.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

trobar-se
De vegades es troben a l’escala.
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

mostrar
Ell mostra el món al seu fill.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

tallar
La tela s’està tallant a mida.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.

fallar
Va fallar el clau i es va fer mal.
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

impressionar
Això realment ens va impressionar!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

parlar malament
Els companys de classe parlen malament d’ella.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

practicar
Ell practica cada dia amb el seu monopatí.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

subratllar
Ell va subratllar la seva afirmació.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

practicar
La dona practica ioga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.
