لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

renunciar
Él renunció a su trabajo.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.

cortar
Para la ensalada, tienes que cortar el pepino.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.

exigir
Mi nieto me exige mucho.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

limpiar
Ella limpia la cocina.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

mencionar
¿Cuántas veces tengo que mencionar este argumento?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

esperar
Muchos esperan un futuro mejor en Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

llamar
El profesor llama al estudiante.
فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

sacar
¿Cómo va a sacar ese pez grande?
بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

elegir
Es difícil elegir al correcto.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

comer
¿Qué queremos comer hoy?
خوردن
امروز چه میخواهیم بخوریم؟

ayudar
Todos ayudan a montar la tienda.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.
