لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

win
He tries to win at chess.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

stop
The policewoman stops the car.
توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

produce
We produce our own honey.
تولید کردن
ما عسل خود را تولید میکنیم.

receive
She received a very nice gift.
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.

show
She shows off the latest fashion.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

sort
He likes sorting his stamps.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

throw away
He steps on a thrown-away banana peel.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

surprise
She surprised her parents with a gift.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.

walk
He likes to walk in the forest.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

look at
On vacation, I looked at many sights.
نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

do
Nothing could be done about the damage.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
