لغت
یادگیری افعال – کاتالان

mirar
A les vacances, vaig mirar moltes atraccions.
نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

resoldre
Ell intenta en va resoldre un problema.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

equivocar-se
Pens-ho bé per no equivocar-te!
اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!

funcionar
Aquesta vegada no ha funcionat.
موفق شدن
اینبار موفق نشد.

acabar
La ruta acaba aquí.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

lluitar
Els bombers lluiten contra el foc des de l’aire.
مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

penjar
L’hamaca penga del sostre.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

oblidar
Ella no vol oblidar el passat.
فراموش کردن
او نمیخواهد گذشته را فراموش کند.

traslladar-se
Els nostres veïns es traslladen.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

fugir
Tothom va fugir del foc.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.

entendre
Finalment vaig entendre la tasca!
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
