لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

read
I can’t read without glasses.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

surpass
Whales surpass all animals in weight.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.

increase
The company has increased its revenue.
افزایش دادن
شرکت درآمد خود را افزایش داده است.

choose
It is hard to choose the right one.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

repeat a year
The student has repeated a year.
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

swim
She swims regularly.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.

help
The firefighters quickly helped.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

use
She uses cosmetic products daily.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

fight
The athletes fight against each other.
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

paint
She has painted her hands.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

show
I can show a visa in my passport.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.
