لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

offer
What are you offering me for my fish?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

deliver
He delivers pizzas to homes.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

lift up
The mother lifts up her baby.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

increase
The population has increased significantly.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

look forward
Children always look forward to snow.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

refuse
The child refuses its food.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

dare
They dared to jump out of the airplane.
جرات کردن
آنها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.

need to go
I urgently need a vacation; I have to go!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

write down
She wants to write down her business idea.
یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.

return
The father has returned from the war.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
