لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

run away
Some kids run away from home.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

cut out
The shapes need to be cut out.
برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

go by train
I will go there by train.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا میروم.

squeeze out
She squeezes out the lemon.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

get along
End your fight and finally get along!
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

go back
He can’t go back alone.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.

paint
I’ve painted a beautiful picture for you!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

tell
She tells her a secret.
گفتن
او به او یک راز میگوید.

exist
Dinosaurs no longer exist today.
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

paint
She has painted her hands.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.
