لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

swim
She swims regularly.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.

talk badly
The classmates talk badly about her.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

spread out
He spreads his arms wide.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

return
The father has returned from the war.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

give up
That’s enough, we’re giving up!
ترک کردن
کافی است، ما داریم ترک میکنیم!

close
You must close the faucet tightly!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

respond
She responded with a question.
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.

decide
She can’t decide which shoes to wear.
تصمیم گرفتن
او نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.

clean
The worker is cleaning the window.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.

complete
Can you complete the puzzle?
تکمیل کردن
آیا میتوانی پازل را تکمیل کنی؟

trade
People trade in used furniture.
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.
