لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

cubrir
Ha cubierto el pan con queso.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.

dejar
Ella deja volar su cometa.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

dejar pasar
Nadie quiere dejarlo pasar en la caja del supermercado.
رها کردن
هیچ کس نمیخواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.

levantar
El contenedor es levantado por una grúa.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

perder
Espera, ¡has perdido tu billetera!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

dañar
Dos coches se dañaron en el accidente.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

terminar
La ruta termina aquí.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

escuchar
Él la está escuchando.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.

acompañar
El perro los acompaña.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

nevar
Hoy ha nevado mucho.
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.

entrar
El metro acaba de entrar en la estación.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
