لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

sugerir
La mujer sugiere algo a su amiga.
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

extrañar
Él extraña mucho a su novia.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

rechazar
El niño rechaza su comida.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

ver
Puedo ver todo claramente a través de mis nuevas gafas.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

actualizar
Hoy en día, tienes que actualizar constantemente tu conocimiento.
بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

reparar
Quería reparar el cable.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

elegir
Es difícil elegir al correcto.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

yacer
Ahí está el castillo, ¡yace justo enfrente!
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

mentir
A veces hay que mentir en una situación de emergencia.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

besar
Él besa al bebé.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

estudiar
A las chicas les gusta estudiar juntas.
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.
