لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

norėti
Vaikas nori eiti laukan.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

įstrigti
Aš įstrigau ir nerandu išeities.
گیر کردن
من گیر کردهام و راهی برای خروج پیدا نمیکنم.

mylėti
Ji tikrai myli savo arklią.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

ruošti
Ji ruošia tortą.
آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.

grąžinti
Šuo grąžina žaislą.
برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

žaisti
Vaikas mėgsta žaisti vienas.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

pravažiuoti pro
Automobilis pravažiuoja pro medį.
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.

spirti
Atsargiai, arklys gali spirti!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

atrodyti
Kaip tu atrodai?
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟

dirbti
Jam reikia dirbti su visais šiais failais.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

pramisti
Jis pramisė galimybę įmušti įvartį.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
