لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

gimdyti
Ji pagimdė sveiką kūdikį.
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.

įtarti
Jis įtaria, kad tai jo mergina.
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.

norėti
Ji nori palikti savo viešbutį.
خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

sunaikinti
Tornadas sunaikina daug namų.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

norėti
Jis nori per daug!
خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

paskambinti
Kas paskambino į durų skambutį?
زدن
کی زنگ در را زد؟

nurodyti
Mokytojas nurodo pavyzdį ant lentos.
اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.

važiuoti
Jie važiuoja kiek gali greitai.
سوار شدن
آنها به تندی سوار میشوند.

pakaboti
Hamakas pakabotas nuo lubų.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

įeiti
Ji įeina į jūrą.
وارد شدن
او وارد دریا میشود.

važiuoti traukiniu
Aš ten važiuosiu traukiniu.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا میروم.
