لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی
spavati
Beba spava.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.
proći
Srednji vijek je prošao.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
rukovati
Probleme treba rukovati.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.
snaći se
Dobro se snalazim u labirintu.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
putovati
On voli putovati i vidio je mnoge zemlje.
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
iznajmljivati
On iznajmljuje svoju kuću.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.
osjećati
Često se osjeća samim.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.
razumjeti
Napokon sam razumio zadatak!
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
nositi
Magarac nosi teški teret.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.
ostaviti stajati
Danas mnogi moraju ostaviti svoje automobile da stoje.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.
podići
Podiže nešto s poda.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.