لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

imiter
L’enfant imite un avion.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

connaître
Elle connaît presque par cœur de nombreux livres.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

récupérer
L’enfant est récupéré à la maternelle.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

confirmer
Elle a pu confirmer la bonne nouvelle à son mari.
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

sauter sur
La vache a sauté sur une autre.
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.

écrire à
Il m’a écrit la semaine dernière.
نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

limiter
Les clôtures limitent notre liberté.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

aller
Où allez-vous tous les deux?
رفتن
شما هر دو به کجا میروید؟

terminer
Notre fille vient de terminer l’université.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

connaître
Des chiens étrangers veulent se connaître.
شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

souligner
On peut bien souligner ses yeux avec du maquillage.
تاکید کردن
شما میتوانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
