لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

effectuer
Il effectue la réparation.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

développer
Ils développent une nouvelle stratégie.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

ramener
La mère ramène sa fille à la maison.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

aimer
L’enfant aime le nouveau jouet.
دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

arrêter
Vous devez vous arrêter au feu rouge.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.

discuter
Il discute souvent avec son voisin.
گپ زدن
او اغلب با همسایهاش گپ میزند.

peindre
Je t’ai peint un beau tableau!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

pendre
Des stalactites pendent du toit.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

rendre
Le chien rend le jouet.
برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

disparaître
De nombreux animaux ont disparu aujourd’hui.
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شدهاند.

envoyer
Je t’ai envoyé un message.
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
