لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

pousser
Ils poussent l’homme dans l’eau.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

suffire
Une salade me suffit pour le déjeuner.
کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.

monter
Il monte le colis les escaliers.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

monter
Il monte les marches.
بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.

garer
Les voitures sont garées dans le parking souterrain.
پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

répondre
Elle a répondu par une question.
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.

montrer
Il montre le monde à son enfant.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

couvrir
Elle couvre ses cheveux.
پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

pousser
La voiture s’est arrêtée et a dû être poussée.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

danser
Ils dansent un tango amoureusement.
رقصیدن
آنها با عشق یک تانگو را میرقصند.

répéter
Mon perroquet peut répéter mon nom.
تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.
