لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

reprendre
L’appareil est défectueux ; le revendeur doit le reprendre.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

s’enfuir
Certains enfants s’enfuient de chez eux.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

progresser
Les escargots ne progressent que lentement.
پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

s’exprimer
Elle veut s’exprimer à son amie.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.

fumer
Il fume une pipe.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

partir
Elle part dans sa voiture.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

déménager
Nos voisins déménagent.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

utiliser
Elle utilise des produits cosmétiques tous les jours.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

ignorer
L’enfant ignore les paroles de sa mère.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

appeler
La fille appelle son amie.
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

accrocher
En hiver, ils accrochent une mangeoire à oiseaux.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.
