لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

učiti
Ona uči svoje dijete plivati.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

zapisati
Morate zapisati lozinku!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!

zauzimati se za
Dva prijatelja uvijek žele zauzimati se jedan za drugoga.
دفاع کردن
دو دوست همیشه میخواهند از یکدیگر دفاع کنند.

bojiti
Želim bojiti svoj stan.
نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

poletio
Nažalost, njen avion je poletio bez nje.
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

teško padati
Oboje im teško pada rastanak.
سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

prestati
Želim prestati pušiti odmah!
ترک کردن
من میخواهم از هماکنون سیگار را ترک کنم!

ignorisati
Dijete ignoriše riječi svoje majke.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

pripadati
Moja žena mi pripada.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

brinuti se
Naš domar se brine za čišćenje snijega.
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

oženiti se
Par se upravo oženio.
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.
