لغت
یادگیری افعال – سوئدی
tjäna
Hundar gillar att tjäna sina ägare.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
bevisa
Han vill bevisa en matematisk formel.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
köpa
De vill köpa ett hus.
خریدن
آنها میخواهند یک خانه بخرند.
nämna
Chefens nämnde att han kommer att avskeda honom.
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.
trycka
De trycker mannen i vattnet.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.
träna
Professionella idrottare måste träna varje dag.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.
gråta
Barnet gråter i badkaret.
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.
hålla tillbaka
Jag kan inte spendera för mycket pengar; jag måste hålla tillbaka.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
betona
Du kan betona dina ögon väl med smink.
تاکید کردن
شما میتوانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
acceptera
Jag kan inte ändra det, jag måste acceptera det.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
prata med
Någon borde prata med honom; han är så ensam.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.