لغت
یادگیری افعال – سوئدی

vilja lämna
Hon vill lämna sitt hotell.
خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

missa
Han missade spiken och skadade sig.
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

hantera
Man måste hantera problem.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

börja
Soldaterna börjar.
شروع کردن
سربازها شروع میکنند.

bo
De bor i en delad lägenhet.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

tala illa
Klasskamraterna talar illa om henne.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

mata
Barnen matar hästen.
غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

ge bort
Ska jag ge mina pengar till en tiggare?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

orsaka
Socker orsakar många sjukdomar.
باعث شدن
شکر بسیاری از بیماریها را ایجاد میکند.

skicka iväg
Hon vill skicka iväg brevet nu.
فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

skjuta
Sjuksköterskan skjuter patienten i en rullstol.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.
