لغت
یادگیری افعال – افریکانس

saamdink
Jy moet saamdink in kaartspelletjies.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

terugvind
Ek kan my weg nie terugvind nie.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

mors
Energie moet nie gemors word nie.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

beskik oor
Kinders beskik net oor sakgeld.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

skop
In vegkuns moet jy goed kan skop.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

stel voor
Hy stel sy nuwe vriendin aan sy ouers voor.
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی میکند.

trek in
Nuwe bure trek bo in.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

ontwikkel
Hulle ontwikkel ’n nuwe strategie.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

vorm
Ons vorm ’n goeie span saam.
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.

verbeter
Sy wil haar figuur verbeter.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

bewys
Hy wil ’n wiskundige formule bewys.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
