لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

reward
He was rewarded with a medal.
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.

limit
Fences limit our freedom.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

speak
One should not speak too loudly in the cinema.
صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.

eat
The chickens are eating the grains.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

remove
How can one remove a red wine stain?
حذف کردن
چگونه میتوان لک وین زرد را حذف کرد؟

pick
She picked an apple.
چیدن
او یک سیب چید.

hit
The train hit the car.
زدن
قطار به ماشین زد.

monitor
Everything is monitored here by cameras.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.

decipher
He deciphers the small print with a magnifying glass.
رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

translate
He can translate between six languages.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

pursue
The cowboy pursues the horses.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.
