لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

precisar
Estou com sede, preciso de água!
نیاز داشتن
من تشنهام، نیاز به آب دارم!

decidir
Ela não consegue decidir qual sapato usar.
تصمیم گرفتن
او نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.

sair
As crianças finalmente querem sair.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

pagar
Ela paga online com um cartão de crédito.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت میکند.

olhar para
Nas férias, eu olhei para muitos pontos turísticos.
نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

chamar
Minha professora frequentemente me chama.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

desistir
Ele desistiu do seu trabalho.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.

tributar
As empresas são tributadas de várias maneiras.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

abrir
Você pode abrir esta lata para mim, por favor?
باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

adivinhar
Você precisa adivinhar quem eu sou!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

chutar
Nas artes marciais, você deve saber chutar bem.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
