لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

alimentar
Los niños alimentan al caballo.
غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

imprimir
Se están imprimiendo libros y periódicos.
چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

subir
Ella está subiendo las escaleras.
بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

despedirse
La mujer se despide.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

contratar
Al solicitante se le contrató.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

revisar
El dentista revisa los dientes.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.

causar
Demasiadas personas causan rápidamente un caos.
باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

pensar junto
Tienes que pensar junto en los juegos de cartas.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

terminar
La ruta termina aquí.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

mentir
A veces hay que mentir en una situación de emergencia.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

caminar
A él le gusta caminar en el bosque.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.
