لغت
یادگیری افعال – چک
patřit
Moje žena mi patří.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
chlubit se
Rád se chlubí svými penězi.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
nechat stát
Dnes mnoho lidí musí nechat stát svá auta.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.
sledovat
Vše je zde sledováno kamerami.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
stanovit
Termín se stanovuje.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
odmítnout
Dítě odmítá jídlo.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.
objevit
Vodě se náhle objevila obrovská ryba.
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
nastavit
Musíte nastavit hodiny.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
najmout
Uchazeč byl najat.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
doprovodit
Pes je doprovází.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.
utrácet
Musíme utrácet hodně peněz na opravy.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.