لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/75492027.webp
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
cms/verbs-webp/59250506.webp
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/113671812.webp
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/101709371.webp
تولید کردن
می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.