لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118826642.webp
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/90893761.webp
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
cms/verbs-webp/99196480.webp
پارک کردن
ماشین‌ها در پارکینگ زیرزمینی پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/113577371.webp
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.
cms/verbs-webp/78073084.webp
دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/21689310.webp
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا می‌زند.
cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/57207671.webp
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
cms/verbs-webp/110347738.webp
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.